11 اسلاید صحیح/غلط توسط: 𝘑𝘢𝘺 انتشار: 9 ماه پیش 113 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
درودزیبایان؛
من درباره تو
به آنها نگفتهام ، اما تو را دیدهاند
که در چشمانم شنا میکنی...
من درباره تو
به آنها نگفتهام
اما تو را در کلماتم دیدهاند...
عطر عشق ،
نمیتواند پنهان بماند...!
حقیقت این است که ما آدمها هرچقدر دیگران را، خودمان را گول بزنیم باز شب که میشود، نقاب از چهره برمیداریم، خودمان را بغل میکنیم و بخاطر آن چیزی که فقط خودمان میدانیم و میبینیم، در آغوشمان اشک میریزیم ..
[فاطمه محمدلو]
روزی، جایی، دقیقهای،
خودت را باز خواهی یافت
و آن وقت یا لبخند خواهی زد
یا اشک خواهی ریخت.
- پابلونرودا
شازده کوچولو پرسید: دوست داشتناتو میخوای ببری تو گور باهاشون چیکار کنی که ابرازشون نمیکنی؟
روباه گفت: من دیگه دوست داشتن ندارم.
شازده کوچولو گفت: مگه میشه؟
روباه گفت: اره، همه دوست داشتنامو دادم به یکی ولی اون گمشون کرد، حالا هم هرجا دنبالشون میگردم پیداشون نمیکنم.
از بدرفتاری با جسم و ذهنتان دست بردارید. زندگی قرار است سفری از یک مکان منحصر به فرد به مکانی دیگر باشد. قرار نیست مثل یک چرخ و فلک باشد که شما را مدام به همان نقطهی قبلی برگرداند. قرار نیست زندگیتان شبیه زندگی من باشد. اصلا زندگی شما نباید شبیه زندگی دیگران باشد. بلکه باید ساختهی دست خودتان و حاصل تلاش خودتان باشد.
[خودت باش دختر-ریچل هالیس]
2103
آلیس گفت: «اما من نمیخواهم میان آدمهای دیوانه بروم.» گربه گفت: «چارهای جز این نداری، این جا همهی ما دیوانهایم. من دیوانهام. تو دیوانهای.» آلیس گفت: «از کجا میدانی که من دیوانهام؟» گربه گفت: «باید باشی، وگرنه به اینجا نمیآمدی.»
آلیس در سرزمین عجایب – لوئیس کارول
اعمال انسان همانند پرتاب سنگ در داخل استخر است. آب را آشفته میکند و حلقههای آن به سمت بیرون گسترده میشوند. اما پس از مدتی آب ساکن میشود و اثری از سنگ باقی نمیماند. حافظه انسان مانند همان آب است. وقتی زمان کافی گذشت، شما و کاری که کردهاید فراموش میشوید.
[سینوهه-میکا والتاری]
2058
آدمها هم مثل شهرند. نمیشود بهخاطر چند بخش کمتر جذابشان، بهکل آنها را کنار گذاشت. شاید جاهایی دارند که آدم خیلی ازشان خوشش نمیآید، مثلاً حومهٔ شهر و کوچههای فرعی تاریک و خطرناک، اما بخشهای خوبی هم دارند که حضور در آنها را ارزشمند میکند.
[کتابخانه نیمه شب-مت هیگ]
2054
تو به من خندیدی و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب الوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان میدهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا خانه کوچک ما سیب نداشت
-حمید مصدق
خاکستر سلولهای خاکستری مغزش را
به دست آب روان رودخانه سپرد
تا به ماهیها بگوید از کُندیِ حافظهی خود
ناراحت نباشید اینجا در مغز من
سلولها با قتل نفس خود،
خودم را هم از یادم بردهاند...
وقتی ک با پاهای خیس روی سرامیک می دوی، می تونی یقین داشته باشی ک هر گام تو رو بالاخره کله پا خواهد کرد.
اما در زندگی، با رعایت درست حرف زدن و کاملاً سنجیده و گاهی هم سرشار از دلتنگی، بازهم پیش میاد؛ ک محکم زمین بخوری.
فقط با ی تکه زبان ک وظیفهای مشخص داره. اما با نهایت انعطافش، چقدر کم بکار میاد! و مورد دوم اونقدر دردناکه؛ ک هر چند وقت یکبار هم ک بخاطرش گریه کنی، هرگز تسکینی نخواهد داشت..
11 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
49 لایک
سلام!
تولدت مبارک🎂🥳
امیدوارم به آرزوهایت برسی دوست من💞💌
سلامعزیزم.
مرسیکهمچینآرزویقشنگیکردیدوستِمن؛
تولدت مبارکک
مرسییییمرغسوخاریِمن.💕
سلامم ^^❤
تولدت مبارک باشهه ^^💕
امیدوارم به همه ی ارزو های قشنگت برسی ^^❤
سلامعزیزم.
مرسیازتوممنونمکتبریکگفتیش.
ومتاسفمکدیردیدمش.💛
❤❤❤
تولدتمبارک
واووو.
مرسیدَنی.💕
رومئو: [ژولیت را میبوسید]
اکنون با بوسیدن لبان تو گناه از لبان من پاک شده است
ژولیت: پس لبان من با گرفتن آن گناه، گناه کارشوده اند
رومئو: گناه از لبان من اه چه بیحرمتی باید جبران! گناه مرا به من پس بده[رومئو ژولیت را دوباره میبوسد]
نمایش رومئو ژولیت 1936
ولی گاهی دلم میخواست عشق رو تجربه
ولی اسیب
چقدرقشنگبود..
مرسیکباشتراکگذاشتیش..
خیلیخوببوداوما"
دورتبگردمدخترم..
خدانکنه"
خیلی قشنگ بود)'
ممنونمخوب من..
زیبا بید
عینخودت؟..
باید بگم خیلی گاد بود..))):
فایتینگ خوشمله
ممنونفرشتهی من..
صلام کیوطیی
میشه بع تصتام ی سری بزنی؟ :)
لطفااا/:
پین کن لطفا
لایک کردم تستت عالی بود!3>
البتهزیبای من..
تنک